ترجمه متن سیاست های جدید رسانه ای
سیاست های جدید رسانه ای
مشخص نیست که آیا سیاست زدگی نظم نوین جهانی کمتر از نظم سابق باشد، اما بدون شک این دو سیاست های متفاوتی را دنبال می کنند. در وهله اول، پاسخ به تغییرات یا مهندسی آن مسئله ای سیاسی بوده است. بریتانیا، آلمان، و فرانسه عامدانه سعی در تجاری سازی سیستم های خود و تشویق توسعه فن آوری های جدید در این مسیر داشته اند. در بسیاری از موارد، احزاب سوسیالیستی دیدگاه موافق یا بی طرف نسبت به مخالفت با تغییرات داشته اند زیرا حتی آن ها نیز از منافع اقتصادی این جریان آگاه هستند. بنابراین، تصمیمات سیاسی به نحوی بوده است که در آن تجارت باید تاوان نوآوری های مخاطره آمیز را پرداخت کند.
افزون بر این، سیاست اروپا و اهداف اقتصادی جامعه اروپا و همچنین اهداف فرهنگی گسترده تر شورای اروپا تاثیر قابل توجهی بر سیاست ملی رسانه ای به خصوص در هماهنگ سازی و آزاد سازی مقررات مربوط به تجارت و ارتقاء سلامت صنایع رسانهای اروپا داشته است. در کنار این، جهت گیری سیاسی در راستای بازنگری در قوانین، وضع قوانین جدید برای فعالان اقتصادی و تعریف وظایف جدید برای رسانه و ارتباطات از راه دور بوده است. ها در حال حاضر، سیاست رسانه ای تبدیل به بخش مهمی از سیاست های اروپا شده است. در طول این دهه، مناقشات اروپا از مسائل فرهنگی و سیاسی به سمت مسائل اقتصادی و صنعتی کشیده شده است. در جریان این امر، تاکید از "خدمات عمومی و نیازهای شهروندان" به سمت منافع فرضی مصرف کنندگان و کارآفرینان تغییر کرده است. سیاست های رسانه ای دیگر تنها یک مسئله ملی نیست و باید تاثیرات فراملی را نیز مدنظر داشت. امروز درک بهتری نسبت به وابستگی متقابل رسانه ای شکل گرفته است، به ویژه در شرایطی که موضوع مالکیت متقابل رسانه ای تبدیل به یک واقعیت تجاری قدرتمند شده است.
حدود تغییر
بنابراین، مشروعیت نظام قدیمی رسانه ای اروپا به شدت به چالش کشیده شده است و تغییراتی در فضای سیاسی و قوانین سازمانی به وقوع پیوسته است. اما در پایان این دهه پر تلاطم، چه تغییراتی در زمین و در هوا صورت گرفته است؟ اولا، قوانین انحصاری تا حد زیادی از میان رفته است و زمینه برای رقابت مستقل بینندگان فراهم شده است. ثانیا، امروز در مقایسه با سال 1980، شبکه های تلویزیونی و انتخاب های بیشتری در دسترس بینندگان اروپا وجود دارد، هرچند آن ها همیشه از این امتیاز بهره نگرفته اند. ثالثا، امروز آزادی محتوایی بیشتری در نتیجه کنترل کمتر و زمان بیشتر پخش به وجود امده است. در کنار آن، به استثنای ویدیو، "رسانه های جدید" با وجود حمایت مالی قابل توجه، به ویژه از جانب رسانه های تعاملی، نتوانسته است جای خود را در میان توده های مردم پیدا کند. علاوه بر این، روش های جدیدی پخش و توزیع که انتظار میرفته است باعث از بین رفتن مرزهای اروپا شود هنوز به طور کامل مورد استفاده قرار نگرفته اند. شبکه های کابلی تا کنون تنها در چند کشور کوچک از جمله بلژیک و هلند پیشرفت قابل توجهی داشته اند. هرچند رشد این شبکه ها در آلمان و سوئد امیدوار کننده بوده است، ولی این امر در فرانسه چندان امیدوار کننده نبوده و این وضعیت در بریتانیا کاملا اسفناک بوده است. جایگزین این شبکه ها، یعنی پخش مستقیم ماهواره ای ارزان قیمت، به وسیله برخی اپراتورهای بزرگ تجاری و با هزینه های سرسام آور مورد استفاده قرار گرفته است هرچند نتایج اولیه به هیچ وجه امیدوار کننده نبوده است. به نظر می رسد تلاش های فراملی برای بهره برداری از بازارهای ملی تلویزیون های تجاری با بهره گیری از شبکه های کابلی یا ماهواره ای چندان مورد استقبال قرار نگرفته است.
در نهایت، با وجود تمام تغییرات و مناقشات، همان سازمان های رسانه ای دولتی که در سال 1980 وجود داشته اند، امروز نیز کم و بیش به کار خود ادامه می دهند. . تنها یک شبکه عمومی TF1 در فرانسه به طور کامل به بخش خصوصی واگذار شده است. در اکثر موارد، رسانه های دولتی توانسته اند به واسطه حمایت مالی دولتی، خود را با این افزایش رقابت سازگار کنند. آنها اغلب به شدت وارد بازار مخاطبان شده و سعی در جذب و حفظ بینندگان خود از طریق پخش برنامه های پرطرفدار در زمان اوج استقبال مخاطب داشته اند؛ اقدامی که از آن تعبیر به "تجاری پنهان" می شود. با این حال، هرچند رویکرد غیر تجارتی تقریبا از میان رفته است ولی هنوز بسیاری از دیگر اهداف خدمات عمومی باقی میمانده است.
موانع زبانی و گرایش به استفاده از محصولات داخلی از جمله دلایل مقاومت مخاطبان نسبت به تغییر می باشد. تغییر در اوقات فراغت و سبک زندگی باعث شده است که تلویزیون همانند سابق تاثیر فراگیر خود را نداشته باشد. بسیاری از این تغییرات نوآوری و افزایش کیفیت خاصی را به همراه نداشته است و همان روند سابق کم و بیش ادامه دارد.